چگونه ویو کمرا را فوکوس کنیم؟
مقدمه ای بر ویو کمرا
فوکوس نمودن ویو کمرا، تکنیکهای گوناگونی دارد، که با توجه به تجربه عکاس، میتواند تغییر نماید. در دوربینهای قطع کوچک و بعضی قطع متوسط، اصولا محور لنز عمود بر سطح فیلم میباشد. از طرف دیگر محل اتصال لنز به دوربین (lens mount) با سطح فیلم موازی میباشد. بنابراین تنها روش فوکوس نمودن سوژه در این دوربینها، حلقه فوکوس لنز خواهد بود. همچنین برای کنترل عمق میدان میبایست از حلقه دیافراگم استفاده شود. هرچند استفاده از دهانه کوچک دیافراگم، مشکلات دیگری از جمله پدیده پراش را بوجود میآورد. بنابراین برای بدست آوردن حداکثر عمق میدان، دوربین باید در فاصله هایپرفوکال لنز تنظیم گردد.
در دوربینهای قطع بزرگ بعلت قابلیت حرکتی (movement)، سطح اتصال لنز (lens mount) یا استاندارد جلو و سطح فیلم (استاندارد عقب)، صرف نظر از اندازه دیافراگم، میتوان عمق میدان را افزایش داد. اما معمولا بعلت افزایش کیفیت تصویر، علاوه بر movement از دیافراگم کوچک نیز استفاده میشود.
در دوربینها فوق (view camera)، محور اپتیکی(Optical axis) و سطح کانونی لنز (سطحی که محور اپتیکی لنز بر آن عمود است) نسبت به محور و سطح فیلم میتواند تغییر نماید. یکی از مهمترین این تغییرات که مورد نظر در این قسمت میباشد، زاویهدار شدن سطح کانونی لنز نسبت به سطح فیلم است. این چرخش میتواند حول محور افقی (Tilt) یا حول محور عمودی (Swing)دوربین باشد.
اگر سوژه در سطح افقی قرار داشته باشد، مانند منظرهای از دشت و کوهستان در دوردست، Tilt کاربرد خواهد داشت. و اگر سوژه در سطح عمودی قرار داشته باشد، مانند سوژهای که در دیواره یک صخره قرار دارد، Swing قابل استفاده خواهد بود. در بعضی از مواقع نیز باید هر دو روش بکار رود. اما، برای درک بهتر مطالب فوق، کمی درباره view camera توضیح میدهم.
ویو کمرا ، The view camera
اصولا دوربینهای لارج فرمت یا view camera به گونههای مختلف ساخته میشوند. اما مرسومترین آنها، مونوریل (monorail camera) و شاسی تخت (flatbed camera) خواهد بود.
دوربین مونوریل ، Monorail view camera
در مونوریل، دو بخش جلو (لنز) و عقب (نگهدارنده فیلم) وجود دارد، که به یک ریل افقی متصل میباشند. بخش جلو دوربین که لنز به آن متصل میگردد، موسوم به استاندارد جلو (Front standard) بوده و بخش عقب دوربین که فیلم در آن قرار میگیرد، بنام استاندارد عقب (Rear standard) معروف است. این دو بخش توسط پوششی آکاردئونی بنام فانوس یا bellow به یکدیگر متصل گردیده است. فانوس علاوه بر جلوگیری از نفوذ نور به داخل دوربین، انعطاف لازم برای حرکات استاندارد جلو و عقب دوربین را نیز مهیا مینماید. با حرکت دادن استاندارد جلو و یا عقب، میتوان دوربین را فوکوس نمود.
در بعضی از دوربینها استاندارد جلو و عقب حول محوری افقی که از مرکز اپتیکی لنز میگذرد، چرخش مینمایند. به این نوع چرخش Tilt محوری میگویند. در نوع دیگری از دوربینها، استاندارد جلو و عقب حول محوری نزدیک پایین و یا حدود یک سوم پایینتر از محور اپتیکی لنز چرخش میکنند. که آن Tilt پایین محوری نام دارد. بنابراین به چرخش استاندارد جلو یا عقب، به بالا و پایین، در حالی که ریل دوربین افقی باشد، Tiltمیگویند. اما اگر استاندارد جلو و عقب حول محور عمودی چرخش نماید، به آن Swing گفته میشود. همچنین دو استاندارد جلو و عقب میتوانند به سمت چپ و راست حرکت افقی انجام دهند که آن شیفت Shift نام دارد. و به حرکت عمودی استاندارد جلو و عقب به بالا و یا پایین Rise/Fall میگویند.





دوربین شاسی تخت ، Flatbed camera
در دوربین شاسی تخت (flatbed camera)، استاندارد جلو و عقب متصل به صفحهای در پایین دوربین است. صفحه پایین دوربین، لولایی برای بستن دوربین دارد. بنابراین پس از بستن دوربین، مجموعهای کوچک و قابل حمل میشود. البته این قابلیت باعث محدودیت در بعضی حرکات دوربین خواهد شد. در بعضی دوربینها حرکت Tilt استاندارد جلو و عقب، پایین محوری میباشد. همچنین حرکات Shift و Rise/Fall در استاندارد عقب امکانپذیر نبوده و یا محدود میباشد. بنابراین در دوربینهای Flatbed بعضی از حرکات فدای قابلیت حمل و نقل شده است. با این حال، حرکات (movement) دوربین Flatbed برای فوکوس کامل سوژه کافی بوده، و همچنین قابلیت حمل و نقل آسان آن، باعث میشود برای عکاس منظره یک دوربین مناسب میباشد.








اصولا دوربینهای لارج فرمت (view camera) دارای حجم و وزن زیاد میباشند. بنابراین استفاده از سه پایه برای آنها الزامی است. این مسئله باعث تمرکز بیشتر عکاس به سوژه و همچنین تکنیک عکاسی میگردد.
روشهای فوکوس ویو کمرا
سه روش برای تنظیم view camera وجود دارد: روش اول:
این دستورالعمل کاملا بصری است و بستگی به تجربه عکاس دارد. در این روش ارزیابی سوژه با چشم و بر روی سطح شیشه مات خواهد بود. بنابراین با بسیاری از ویو کمراها انجام میشود و نیاز به لوازم جانبی خاص ندارد. روش فوق کاملا تخمینی بوده اما قابلیت تکرار پذیری دارد (تنظیم حقیقی Tilt و Swing). خیلی از عکاسها این دستورالعمل را بر اساس تجربه خود به شیوههای مختلف انجام میدهند.
روش دوم:
در این روش باید یک اشل متریک داشته باشید، بطوریکه روی ریل یا بستر دوربین نصب شده باشد. با این روش بجای اینکه ناحیه فوکوس را حدس بزنیم، بهترین ناحیه را اندازهگیری میکنیم.
روش سوم :
قانون حد وسط، در این روش دوربین در ناحیه میانی پیشزمینه و پسزمینه سوژه میزان میشود.
اصول فوکوس
قانون شایم فلوگ:
همه ما میدانیم که وقتی از یک دوربین معمولی بدون movement مانند 35 م م یا قطع متوسط استفاده کنیم، تمام سوژههایی که در یک فاصله عمودی از سطح فیلم هستند، همزمان میتوانند واضح باشند. برای یک دوربین معمولی مثل 35 م م، سطح لنز و سطح فیلم موازی هستند (یا اینکه در بینهایت موازی خواهند بود). پس سطح سوژه نیز باید با این دو سطح موازی باشد. اما در یک view camera، نسبت هندسی بین سطح لنز (استاندارد جلو) و سطح فیلم (استاندارد عقب) قابل تنظیم هستند. این امکان باعث میشود که تقریبا فوکوس روی هر سطحی از موضوع امکانپذیر باشد، حتی روی سطوح گود یا اریب.
قانون شایم فلوگ بیان مینماید، اگر خطوط فرضی از سطح فیلم، سطح لنز(سطحی که بر محور اپتیکی لنز عمود است) و سطح موضوع (سطحی از سوژه که باید واضح باشد) یکدیگر را در یک نقطه قطع کنند، عمق میدان حداکثر خواهد بود.

برای استفاده از قانون شایم فلوگ باید به چند نکته توجه کرد:
— این قانون به شما برای تشخیص شکل خارجی movement دوربین کمک میکند. به عنوان مثال اگر شما پشتی دوربین را عمودی تنظیم کنید و بخواهید در سطح زمین فوکوس کنید، شما باید لنز را Tilt نمایید. بعلاوه با تجسم کردن فصل مشترک سطح پشتی دوربین و سطح زمین، شما قادر به تخمین حدود مورد نیاز Tilt لنز، خواهید بود. به عنوان مثال، اگر شما دوربین را به سطح زمین نزدیک کنید، Tilt بیشتری لازم خواهید داشت. همچنین اگر لنز با فاصله کانونی بلندتر استفاده کنید Tilt بیشتری مورد نیاز است.
— در آگهی تبلیغاتی دوربینها، Tilt دوربین را 45 درجه اعلام میکنند، اما به جز درکار ماکرو فتوگرافی، مقدار اندک 5 تا 10 درجه Tilt کافی میباشد.
— سطح عمق میدان، برابر حجم پیرامون سطح سوژه است. وقتی Tilt یا Swing را بکار میبریم، این حجم ثابت نبوده و بستگی به فاصله تا دوربین دارد. در فاصله نزدیکتر به دوربین، این حجم کوچکتر است. این حجم را میتوان بشکل مخروط تجسم نمود. وقتی شما روی سطح زمین فوکوس میکنید، بالای گلهایی که نزدیک دوربین هستند ممکن است خارج از فوکوس باشند، در صورتیکه بالای کوهستان کاملا واضح خواهند بود.
— وقتی شما سطح خاصی از موضوع را فوکوس نمایید، دوربین میتواند شکلهای بسیاری را به خود بگیرد. همانند شکل بالا، نقطه تقاطع خط فرضی استاندارد جلو و عقب، با سطح سوژه میتواند بیشمار باشد.
— تعیین نمودن نقطه تقاطع این خطوط برای برقراری قانون شایم فلوگ چندان راحت نمیباشد.
کدام استاندارد را Tilt کنیم؟
بیشتر دوربینها دارای حرکات Tilt و Swing در جلو و عقب خود هستند. اما مسئله زیبایی شناسی تعیین کننده Tilt و Swing در جلو و عقب خواهد بود.
— Tilt استاندارد جلو، ساختار خطی سوژههای عمودی را حفظ میکند.
— Tilt استاندارد عقب، پیشزمینه را " برجسته " و بزرگتر نمایش میدهد، و در واقع نسبت نزدیک – دور چشمگیرتر و رویاییتر به نظر خواهد آمد. اما ساختار خطوط عمودی را برهم میزند. و آنها بصورت خطوط موازی به نظر نمیرسند. بنابراین اگر خطوط عمودی در سوژه وجود دارد (مانند ساختمان بلند) سعی نمایید از Tilt استاندارد عقب استفاده نکنید.
— Tilt استاندارد جلو نیازمند دایره تصویر بزرگتر لنز نسبت به Tilt استاندارد عقب خواهد داشت. بنابراین اگر دایره تصویر لنز شما کوچک است، با دقت بیشتری Tilt استاندارد جلو را انجام دهید.
— Tilt استاندارد جلو، محور اپتیک لنز را از مرکز فیلم خارج میکند. بنابراین هنگام نوردهی فیلم کناره آن(در این مورد بالای فیلم) نور کمتری دریافت میکند.(underexpose)
Tilt محوری و یا پايين محوری؟
معمولا دوربینهای شاسی تخت (flatbed camera) پایین محوری و مونوریلها به Tilt محوری مجهز هستند. بعضی از دوربینها هر دو را دارند، که این یک مزیت بزرگ است. البته این موضوع یک سلیقه شخصی بوده و اثری بر کیفیت تصویر ندارد.
— با Tilt پایین محوری، ناحیه خارج از فوکوس، قابل تشخیصتر است. همچنین اگر دورترین نقطه سوژه، نزدیک محور Tilt نباشد، Tilt پایین محوری،گیج کننده خواهد بود.
— در هنگام استفاده همزمان از، Tilt پایین محوری و لنزهای واید، دو استاندارد جلو و عقب را، نمیتوان به اندازه کافی به هم نزدیک نمود.
— Tilt محوری نسبت به پایین محوری نیاز کمتری به فوکوس و کادربندی مجدد دارد.
برای فوکوس ،کدام استاندارد را حرکت دهيم جلو يا عقب ؟
— در کار نمای نزدیک (close up)، فوکوس کردن با استاندارد عقب باعث حفظ بزرگنمایی نسبت به استاندارد جلو میشود.
— برای عکاسی منظره دو روش فوکوس کردن یکسان خواهد بود، ولی من ترجیح میدهم با استاندارد جلو فوکوس کنم.
نکته ای در مورد لنزهای TS دوربين های قطع کوچک
لنزهای TS دوربینهای کانن و نیکون عملکرد Tilt و Shift دوربین قطع بزرگ را ندارند. در عوض با چرخش لنز، محور Tilt تعیین خواهد شد. وقتی محور چرخش در حالت افقی قرار گیرد، شبیه یک دوربین ویو کمرا، Tilt خواهید کرد. و وقتی محور چرخش عمودی باشد، شما Swing را بکار خواهید برد. بطور کلی، فقط یکبار سطح فوکوس را در فضا تنظیم میکنید، و سپس محور Tilt، بر اساس فصل مشترک این سطح با سطح سوژه معین میشود. البته این روش تا حدی در کادر کوچک یک دوربین 35 م م مشکل است.
تشریح عملی فوکوس view camera
روش اول تنظیم ویو کمرا:
این قسمت کاملا تجربی بوده، و باید با سعی و خطا انجام پذیرد.
وقتی سوژه ذاتا مسطح باشد، مانند برکه یا دریاچهای مسطح، منظرهای مسطح با کوهستانی در دوردست، سطح موضوع بطور واضح مشخص است، و مشخصا دیافراگم باز قابل استفاده خواهد بود. مشکل وقتی شروع میشود که سوژه تا حدی سه بعدی باشد. به عنوان مثال، تصور کنید منظرهای شامل یک صخره بزرگ درفاصله یک متری پیشزمینه و کوهستانی بزرگ در 1000 متری شما وجود داشته باشد. کدام قسمت صخره و یا کدام بخش کوهستان را فوکوس کنیم؟ در این حالت یک جواب وجود دارد، اگر نسبت شایم فلوگ را برقرار کنید، عمق میدان سطح سوژه، دو برابر فاصله از نقطه فوکوس تا جلو دوربین خواهد بود. این شبیه حالتی است که سطح سوژه موازی سطح فیلم باشد.
اگر دوربین در بالای صخره پیشزمینه فوکوس شده باشد، سطح فوکوس بین دو نقطه تعیین میگردد. نقطه اول دو سوم فاصله تا بالای صخره، و نقطه دوم دو سوم فاصله تا بالای کوهستان خواهد بود. حال اگر در این فاصله درختی وجود داشته باشد، دیگر جواب آسان نخواهد بود. و اگر بخواهید از movement استفاده نکنید، باید تا جای ممکن دیافراگم را ببندید.
اگر سطح فوکوس خوبی نمیتوانید پیدا کنید، علت آن خواهد بود که سوژه ذاتا سه بعدی است. (بعنوان مثال یک منظره با درختانی بلند در پیشزمینه) بنابراین نباید از Tilt و Swing استفاده نمود. در این حالت دارای کمترین سطح عمق میدان خواهید بود. تنها راه بدست آوردن عمق میدان کافی در این حالت، بستن دیافراگم مانند دوربین قطع کوچک است. گاهی ممکن است لازم شود بشدت دیافراگم را ببندید. بعضی از ترکیببندیها ممکن است کلا با view camera قابل فوکوس کردن نباشد. باید بیاموزید ترکیببندی دیگری را پیدا کنید.
تنظيم Tilt و/يا Swing و فوکوس
— اگر سطح سوژه افقی باشد، مانند بیشتر حالتهای عکاسی منظره که باید پیشزمینه و پسزمینه واضح گردد، باید فقط از Tilt استفاده کرد.
— اگر سطح سوژه عمودی باشد، باید فقط از Swing استفاده کرد.
— در غیر اینصورت باید از هر دو استفاده نمود. هرگز هر دو را همزمان تنظیم نکنید، بلکه بصورت ترتیبی آنها را تنظیم نمایید. اگر در ابتدا Swing انجام دادید، بایستی بعد Tilt را کنترل کنید، و نقاط چپ و راست سوژه را، در خط افقی بررسی کنید. متقابلا اگر Tilt انجام شد، بایستی بعد Swing را کنترل نمایید، و نقاط بالا و پایین سوژه را در خط عمودی بررسی کنید.
برای تنظیم Tilt از بالا/پایین و برای تنظیم Swing از چپ/ راست نمودن استاندارد جلو یا پشت استفاده نمایید.
روش کار:1– يک نقطه نزديک را انتخاب کنيد (بالای شيشه مات) همچنين يک نقطه دور را نيز انتخاب نماييد. (در وسط/پايين شيشه مات) در مثال کوهستان / صخره، نزدیکترین نقطه تقریبا دو سوم ارتفاع صخره و دورترین نقطه تقریبا دو سوم ارتفاع کوهستان واقع شده باشد. اگر از Tilt محوری استفاده میکنید، دورترین نقطه میبایست نزدیک وسط شیشه مات قرار گیرد.
2– دوربین را بر روی دورترین نقطه از سوژه فوکوس نمایید.
3– سپس نزديکترین نقطه را با استفاده از Tilt فوکوس کنيد. بایستی Tilt را اضافه کنید. ترکیببندی تصویر، بر اساس Tilt بکار برده شده تعیین میگردد(مگر اینکه Tilt محوری مورد استفاده قرار گیرد). شاید لازم شود که کمی لنز را برای ترکیببندی مناسب بالا بیاورید (Rise).
4– اکنون، فوکوس دورترین نقطه را ارزيابی کرده و در صورت لزوم مجددا فوکوس کنيد، بنابراین به مرحله 1 برگردید. در غیر این صورت کار تمام است. معمولا یک سری سعی و خطا مورد نیاز است. در این دستورالعمل شما باید Tilt را مکررا افزایش داده، و سپس فوکوس را کنترل کنید. اگر Tilt بیشتری انجام دهید، شما باید مراحل بیشتری فوکوس را تکرار کنید.
بعضی افراد ترجیح میدهند روی نقطه نزدیک فوکوس کرده و سپس Tilt روی نقطه دور انجام دهند. این عمل برای Tilt محوری مناسب است، در صورتی که روش ذکر شده در بالا مناسب دوربین با Tilt پایین محوری خواهد بود. هرکس باید خودش آزمون را انجام دهد و مناسبترین روش را برگزیند.
روش من برای سوژههای مسطح، فوکوس روی سوژه دور و Tilt بر روی سوژه نزدیک است. که بدنبال آن با پایین آوردن استاندارد جلو (fall) میزان نور در مرکز فیلم را نیز کنترل مینمایم.
روش دوم تنظیم ویو کمرا:
در اين روش بايد يک اشل بر حسب میلیمتر بصورت خطکش بر روی دوربين نصب شده باشد. بطوری که اختلاف فاصله دورترین و نزديکترین نقطه، بر روی دوربين اندازهگيری گردد. بیشتر monorail ها این اشل را دارند، ولی در بعضی از flatbed ها باید آن را نصب نمود. یک خط نشانه به شما برای خواندن کمک خواهد کرد. روش بسیار ساده است. با سعی و خطا، حداقل Tilt، برای فوکوس تعیین میشود. سپس با محاسبه، بهترین نقطه فوکوس تعیین خواهد شد.

ابتدا باید با عدم استفاده روش فوق آشنا گردید. فرض کنید، یک منظره با تعدادی درخت بلند در پیشزمینه داریم. در این صورت سوژه مسطح نخواهد بود. پس یا باید از دیافراگم کوچک، و یا از روش movement دوربین استفاده کرد.
— در حالت اول، ناحیه فوکوس پشت درختها خواهد افتاد و درختها و ناحیه افق خارج از فوکوس خواهد بود، پس باید از دیافراگم کوچک استفاده کنید.
— در حالت دوم، اگر شما لنز را Tilt کنید، ناحیه فوکوس یک جایی حدود 2/3 ارتفاع درخت خواهد بود. بنابراین پایین و بالای درخت، خارج از فوکوس میباشد، و شما دوباره باید از دیافراگم کوچک استفاده کنید. کدام دو روش مناسبتر است؟ با استفاده از روش اندازهگیری فوکوس نقاط نزدیک و دور، جواب بدست میآید.
روش کار:تنظیم دقیق Tilt
فرض کنید سوژه شامل یک تخته سنگ در فاصله 1 تا 2 متری، و کوهستانی در فاصله 1000 متری دوربین باشد. مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:
1– ثبت فوکوس قبل از Tilt
1–1– بر روی نزدیکترین نقطه سوژه فوکوس کنید (تخته سنگ در بالاترین نقطه شیشه مات). آن را نقطه A1 بنامید و اندازه آن در اشل میلیمتری را ثبت کنید. این نقطه معادل بیشترین کشیدگی فانوس است.
1–2– بر روی دورترین نقطه سوژه فوکوس کنید (کوهستان در پایینترین نقطه شیشه مات). آن را نقطه B1 بنامید و اندازه آن در اشل میلیمتری را ثبت کنید. این نقطه معادل کمترین کشیدگی فانوس است.
1–3– اختلاف A1 و B1 را محاسبه کنید که معادل D1 است .
1–4– به مقداری که فکر میکنید لازم است، Tilt را حدس بزنید و آن را اجرا نمایید.
2– ثبت کردن فوکوس بعد از Tilt
پس از مرحله 1–4، مجددا مراحل زیر را انجام دهید:
2–1– بر روی نزدیکترین نقطه سوژه فوکوس کنید(تخته سنگ در بالاترین نقطه شیشه مات) آن را نقطه A2 بنامید و اندازه آن در اشل میلیمتری را ثبت کنید. این نقطه معادل بیشترین کشیدگی فانوس است.
2–2– بر روی دورترین نقطه سوژه فوکوس کنید. (کوهستان در پایینترین نقطه شیشه مات) و آن را نقطه B2 بنامید و اندازه آن در اشل میلیمتری را ثبت کنید. این نقطه معادل کمترین کشیدگی فانوس است. در این مثال سوژه کوهستان/تخته سنگ نقاط دور و نزدیک میباشد.
2–3– اکنون اختلاف A2 و B2 را بدست آورید که معادل D2 خواهد بود.
روش محاسبه تنظيم دقيق Tilt
— اگر D2 کوچکتر از D1 باشد، Tilt را زياد کنيد و از مرحله (2) مجددا تکرار کنيد.
— اگر D2 بزرگتر از D1 باشد، Tilt را کم کنيد و از مرحله (2) مجددا تکرار کنيد.
— اگر D1=D2 باشد، Tilt صحيح است. و فوکوس به طور کامل انجام گرفته است.
روش سوم تنظیم ویو کمرا:
تنظيم دقيق نقطه فوکوس با استفاده از قانون حد وسط
این روش صرف نظر از movement برای فوکوس ویو کمرا بکار میرود:
1– روی نزدیکترین نقطه فوکوس کنید(بالای شیشه مات). در مثال کوهستان/ صخره، بالای صخره خواهد بود. و روی خطکش آن را نقطه A نامیده و ثبت کنید.
2– روی دورترین نقطه فوکوس کنید (پایین شیشه مات). در مثال کوهستان/ صخره، پایین کوهستان خواهد بود. و روی خطکش آن را نقطه B نامیده و ثبت کنید.
3– وسط نقطه A و B را بدست آورده و آن را C نامیده و دوربین را در آنجا تنظیم کنید. در اینصورت نزدیکترین و دورترین نقطه به طور مساوی فوکوس شده است.
این عمل قطع نظر از لنز و movement و فرمت میباشد. وقتی روی نقطه C فوکوس میکنید رابطه زیر برقرار میباشد.
(C-A) | = | (1+MB) |
(C-B) | (1+MA) |
که MA بزرگنمایی نقطه نزدیک، و MB بزرگنمایی نقطه دور میباشد. این نقطه همیشه نزدیکتر به A است تا به B. بعضی اوقات قانون حد وسط روش خوبی نیست، و آن زمانی است که اختلاف دو بزرگنمایی معنیدار باشد. مثلا هنگامی که بخواهیم با لنز خیلی واید close-up بگیریم.
اگر به شرايط زير برخورد کرديد از قانون حد وسط استفاده نکنيد:
— وقتی نقطه دور افق باشد، از قانون حد وسط استفاده نکنید. بنابراین اگر شما movement کردید در این حالت قرار دارید.
— اگر شما خطوط موازی در افق دور دارید، فوکوس میبایست، نزدیکتر به بینهایت باشد تا ناحیه پیشزمینه. (فوکوس در ناحیه 2/3 فاصله A و B ، عملا برای تعیین F-stop بکار میرود) در این روش فوکوس شارپتری برای پیشزمینه در نظر گرفته میشود. آنسل آدامز توصیه کرده که اگر قرار است شارپنس فدا شود بهتر است برای پیشزمینه نباشد.
Refrences:
view camera by Wikipedia
How to focus the view camera by Q.-Tuan Luong
The Camera by Ansel Adams